عاشقان حسین (ع)


حضرت رضا(ع) گل هشتم بوستان امامت فرمود: پدرم از پدرش جعفر بن محمّد و آن حضرت از پدر خود از جدّ بزرگوار خویش(ع) نقل فرمود که:

حضرت على(ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولى جرأت نمى‌کردم، این‌ مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتى این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزى بر حضرت رسول(ص) وارد شدم و آن حضرت‌ فرمودند: اى علی!

عرض کردم: بفرمایید اى رسول خدا!

فرمود: آیا میل و رغبتى به ازدواج دارى؟

عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است -و گمان بردم ‌حضرت یکى از زنان قریش را به عقد من درآورند- و من از اینکه فرصت ازدواج‌ با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم و متوجّه نشدم که چه شد که حضرت مرا صدا زدند و در خانه ام‌سلمه به خدمتشان رسیدم.

وقتى به من نگاه کردند، چهره‌شان درخشید، تبسّمى فرموده به گونه‌اى که سفیدى دندان‌هایشان را که ‌مى‌درخشید دیدم، حضرت به من فرمودند: اى على! مژده! چرا که خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، خود به عهده گرفت.

گفتم: قضیه چیست یا رسول اللّٰه!؟

حضرت فرمودند: جبرئیل با سنبل و قرنفل بهشتى‌ نزد من آمد و آن‌ها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: اى جبرئیل! این سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آورده‌اى؟

او گفت: خداوند تبارک و تعالى‌ ملائکه ساکن بهشت و نیز سایر ساکنین آن را امر فرموده که تمام بهشت‌ها را با تمام درخت‌ها و رودخانه‌ها و میوه‌ها و قصرهایش آذین بندند و به بادهاى‌ بهشتى دستور داده تا با بوى انواع عطر بوزند و حورالعین را به خواندن‌ سوره‌هاى «طه»، «طس»، «شورى» و سوره‌هایى که با «طسم» شروع‌ مى‌شود امر فرمود و به یک منادى دستور داد که چنین جار بزند:

اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! شاهد باشید که فاطمه دختر محمّد را به عقد على بن ابى‌طالب در آوردم و به این کار راضى و خشنودم، این دو از یک دیگرند.

سپس ‌خداوند تبارک و تعالى به ملکى از ملائکه بهشت به نام راحیل - که در بلاغت‌ هیچ یک از ملائکه به پاى او نمى‌رسند- امر فرمود که خطبه بخواند، او نیز خطبه‌اى خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبه‌اى نیاورده بودند، سپس به ‌یک منادى دستور داد تا چنین جار بزند:

اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! به على بن ابى‌طالب حبیب محمّد و فاطمه دختر محمّد تبریک بگویید، چه‌ اینکه من براى آنان خیر و برکت قرار دادم.

راحیل گفت: برکت تو بر آن دو بیشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت براى آنان مشاهده کردیم نیست؟

خداوند فرمود: اى ‌راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبّت خودم، با هم‌ همراه مى‌کنم و حجّت خود بر مردم قرارشان مى‌دهم و قسم به عزّت و جلالم ‌که از آن دو، نسل و فرزندانى به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینه‌داران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار مى‌دهم.

پس مژده بده اى علىّ! که من نیز، همچون خداى رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند براى او پسندید، من نیز پسندیدم.

حال دست همسر خود را بگیر که تو از من نسبت به او سزاوارترى، جبرئیل ‌به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند و اگر خداوند تبارک ‌و تعالى نمى‌خواست از نسل شما حجّتى بر خلق برگزیند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت مى‌فرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمى هستى و رضایت خدا براى تو کافى است و از رضایت هر کس دیگر بهتر است.

حضرت على(ع) گفت: «رَبِّ أَوْزِعْنِی‌أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ‌»؛ پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتى که‌ به من دادى، به جاى آرم، حضرت رسول(ص) نیز آمین گفتند.



تو ای ترجمان عشق در چشمانت...ای بوی خوش یاس در سرایت..دیر بازیست که دلهای عاشق را پناهگاهی..ای پادشاه ملک خورشید...در بارگاهت راهی نیست میان حاجت و اجابت...گدای کوی تو ناج شاهی به سر دارد .به ضریحت پیوند خورده دل هزاران عاشق از هزاران سال پیش.کرامتت کرامت همایونیست و عطایت فراتر از قابلیت ما..گواهی می دهد..از عرشیان تا فرشیان..که تویی یگانه سلطان ملک عاشقی... 

بمناسبت سالروز شهادت امام محمد تقي الجواد(ع)این وب طراحی شد

ابوجعفر محمد بن على نهمين امام از امامان دوازده گانه شيعيان و يازدهمين معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترين لقب هاى آن حضرت جواد (بخشنده) و تقى (پرهيزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبيکه يا ريحانه يا دره از مردم نوبى (شمال سودان) است. در سال ۱۹۵ هـ.ق در مدينه به دنياآمد.

امام جواد (ع) در سال ۲۰۳ هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگي، به امامت رسيد. دوران هفده ساله امامت او با حکومت مامون و معتصم، خلفاى عباسي، همزمان بود. هنگامى که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدينه به توس رفت، امام جواد (ع) که کودک بود، مانند ديگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدينه ماند و در سال ۲۰۲ هـ.ق براى ديدار پدر به مرو رفت و سپس به مدينه بازگشت.

پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت. او که از کمالات علمى و معنوى امام جواد (ع) آگاه بود، ايشان را از مدينه به بغداد دعوت کرد. اما دولتمردان حکومت عباسى و اطرافيان مامون از اين اقدام ناخشنود بودند، بويژه آنکه مامون تصميم داشت دختر خود، ام الفضل را به همسرى امام جواد‌(ع) در آورد. مامون براى آنکه آنها را از مقام علمى و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثى ميان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتيب داد. دراين مجلس، امام به پرسش هاى علما پاسخ گفت و ميزان دانش و هوش وى بر آنان آشکار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسرى امام درآورد. امام جواد (ع) پس از چندى به سفر حج رفت و از آنجا به مدينه بازگشت، و پايان خلافت مامون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسي، در سال ۲۲۰ هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضى روايت ها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسيد.



امام هادی(ع) دهمین رهبر آسمانی است که از سوی پیامبر گرامی(ص) برای اداره امور امت اسلامی معرفی شده است. از نگاه پیروان اهل بیت(ع) امامت و رهبری جامعه تا دوازده نسل بر اساس فرمان الهی و پیامبر(ص) و امامان قبلی تعیین و به جامعه معرفی شده اند، در این زنجیره نورانی امام علی النقی معروف به امام هادی و ابوالحسن ثالث دهمین خورشید هدایت امت اسلامی است.

این رهبر بزرگوار، فرزند امام جواد(ع) نوه امام رضا(ع) است که در روستایی از اطراف مدینه به نام «صریا» به دنیا آمد. مادرش کنیزی با فضیلت و پارسا بود که سمانه نام داشت.

تاملی در معنی و مفهوم «هادی» که معروف ترین لقب آن بزرگوار است، بسیاری از حقایق را روشن می سازد.

هدایت در کتب لغت دو معنای «ارائه طریق » و «رساندن به مقصد و مطلوب» را در بردارد. و معمولاًٌ در ارائه راه مطلوب و مثبت به کار می رود.

در فرهنگ قرآن و عترت هدایت و هادی، بار مفهومی و معنایی بسیار عمیق تر از رهنمای جغرافیایی دارد. شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امت و کاروانیان همراه، شناخت موانع و مشکلات مسیر، شناخت دزد ها و گردنه ها، ایجاد انگیزه برای حرکت، دمیدن روح استقامت در رهروان، حفظ اتحاد و هماهنگی کاروان، حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق کاروانیان وظیفه دلیل و رهنمای کاروان و بخشی از مفهوم «هادی» در فرهنگ اسلامی است.

امام هادی، حضرت علی بن محمد النقی و معروف به ابن الرضا(ع) خورشید نورافشانی بود که از سالهای 220ق تا سال 254 رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشت و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی اسلام در میان امواج وحشتناک عصر عباسی بود.

آن بزرگوار در تاریک ترین روزگار سلطه اشرار به زندگی بشریت نور و گرمی بخشید و در دشوارترین شرایط فرزندان پیامبر و قرآن را حمایت و سرپرستی کرد.

هادی آل محمد(ع) هم قبله را به خوبی می شناخت، هم قبیله را، هم مردم را، هم مردان ساحت سیاست را، او راه دست یابی به مقام قرب خدا را از اولیای او آموخته بود. از حیله ها و نیرنگ ها و مطامع و خواسته های دشمنان توحید و عدالت آگاه بود. او ضعف ها و کمبود ها و جهل و غفلت عمومی و بیماری انسانهای عصر خویش را به خوبی می شناخت . قربانیان بیماری های اجتماعی را می دید و از درد و رنج و مشکلات زندگی مردم می سوخت. پزشکی بود که با مریض به خوبی آشنا و مهربان بود. آفات و آسیب ها و خطرها و بیماری ها مسلمانان و نامسلمانان را به خوبی تشخیص می داد.

او در حدود چهل و یک سال زندگی و سی و چند سال رهبری، بر آسمان زندگی بشریت فروغ هدایت پاشید و خورشیدوار گمشدگان وادی غفلت و حیرت و گرفتاران کویر شرک و بیداد را رهایی بخشید. در روزگاری که جهل و غفلت عمومی از یک سو و شهوات و شبهات حکومتی از سوی دیگر، فضای زندگی را از ظلمت و ظلم پر کرده بود و به دست گرفتن شمعی کوچک هم، گناهی بزرگ تلقّی می شد، هادی امت، خورشیدوار بر آفاق زندگی بشریت تابیدن گرفت و بشریت مظلوم و حق طلب را از افتادن در پرتگاه هواپرستی و جهالت و چاهسار بیداد و کفر و شرک و نفاق مصون داشت.

انواع و ابعاد هدایت

هدایت در برابر شبکه جهانی شرک.

هدایت از میان امواج متراکم کفر.

هدایت در برابر دام و دانه منافقان و عالمان درباری.

هدایت در برابر سلطه سازمان یافته ظلم و بیدادگری.

هدایت در برابر طوفان و گردباد اختلافات فکری و فرهنگی.

هدایت امت نسبت به تأمین آبرومندانه نیازهای زندگی.

هدایت در برابر هجوم حمایت شده فساد اخلاقی.

هدایت در برابر وسوسه های درونی و نیازهای عزیزی.

و در یک سخن نجات بشریت از ظلمات به سوی نور، رسالتی سنگین و دشوار است، که همیشه بر دوش پیامبران الهی و رهبران آسمانی قرار داشته و دارد و این وظیفه الهی و قدسی در عصر سیاه متوکل عباسی بر دوش امام هادی(ع) قرار داشت.

هادیان الهی، از یک سو به هدایت و رهایی ملت ها می اندیشند، از سوی دیگر به هدایت دولت ها. هم به مردم فکر می کنند، هم به مردان صحنه سیاست و مدیریت . هم گروه های و اصناف اجتماعی را در مدّ نظر دارند. هم افراد و اشخاص را، هم به نسل حاضر می اندیشند و هم به اینده امت می نگرند.

برای آنان یک انسان هم مهم است و هدایت او با احیای بشریت برابری می کند. امنیت و عدالت و سلامت و سعادت، حق همه است، حقی که خداوند قرار داده است و امام مرزبان «حدود و حقوق الهی» است رهبری با این نگاه ـ که به «کرامت انسان» می اندیشد و پاسداری از حق و عدل را وظیفه خویش می داند و «عرفان الهی» و «اخلاق ملکوتی» را قلّه های پرواز جامعه می شناسد ـ دشوارترین مسئولیت است.

عصر هادوی

رهبری و امامت همیشه رسالتی سنگین است که آسمان و زمین و کوه ها از تحمل آن می گریزند و تنها فرزندان فاطمه و آموزش دیدگان مدرسه علوی(ع) با حول و قوه الهی می توانند، این بار امانت را بر دوش کشند. عصر امام هادی(ع) عصر دشواری است که نمرود ردای ابراهیم(ع) بر تن دارد و فرعون عصای موسی به دست گرفته است. ابوسفیان در جایگاه پیامبر نشسته و یزید ندای توحید و اخلاق بر می آورد. هدایت امت در این شرایط که اتحاد زر و زور و تزویر بر کرسی رهبری نشسته چقدر دشوار است.

عباسیان به بهانه وابستگی به پیامبر(ص) بر کرسی خلافت نشسته اند و خلافت و حکومت و دولت ابزاری برای بهره کشی از مردم و غارت «جان» و «مال» و «نوامیس» محرومان شده است. متوکل کاخهای متعدد می سازد، کاخ شاه، کاخ عروس، کاخ شبداز، کاخ بدیع، کاخ غربت، کاخ برج که هفتصد هزار دنیار فقط هزینه ساخت، کاخ برج شده است.[1]

متوکل دوازده هزار کنیز در کاخ خود دارد وقتی برای پسرش «عبدالله معتز» جشن ختنه سوران می گیرد فرشی با یکصد ذراع طول با عرض پنجاه ذراع آماده می شود، چهار هزار صندلی از طلا و مرصع به جواهر در تالار قصر می چیند و بیست میلیون درهم برای نثار بر سر خدام و حاشیه نشینان فراهم می اید و غارت بیت المال به اوج می رسد.[2]

میگساری و فسق و فجور و رقص و موزیک بر کاخ ها و درباریان حاکم است و فقر و شمشیر و توهین و تحقیر بر توده های مردم و بالاترین فشار ها و زندان و تبعید و فرار و اعدام و تعقیب علویان و فرزندان فاطمه(س) را تهدید می کند

متوکل، شخصی به نام عمر بن فرج رخّجی را والی مکه و مدینه کرده بود و او مردم را از هر گونه احسان و نیکی به آل ابوطالب منع می کرد و هر کس با انان مهربانی می کرد، مورد تعقیب و آزار قرار می گرفت. به حدّی کار بر بانوان علوی سخت شد که لباس درستی نداشتند که در آن نماز بخوانند. تنها یک پیراهن مناسب برای نماز در دست آنان بود که به نوبت در آن نماز می خواندند. ولی پس از نماز آن را در می آوردند و به همان جامه های کهنه و بدون جامه به چرخ ریسی می پرداختند.[3]

در این دوران سخت جاهلیت عباسیان ـ روزگار متوکل ـ دوباره دنیا بر مدار کفر و مراد جور می گردد.

شمشیرهای دفاع از اسلام و اهل بیت(ع) شکسته، و حلقوم ها بریده و دارها برچیده و خون ها شسته اند. و بر مزارآباد شهیدان و قبرستان سرد و ساکت زندگان، شب سیاه هراس و خفقان سایه افکنده و وای جغدی هم به گوش نمی رسد.

جاهلیت جدید عصر بنی عباس، سیاه تر و وحشی تر و سنگین تر از طغیان طاغوت های اموی است در این فضای سرد و یاس و طوفان بیم و هراس، باز هم مردی از مدینه النبی(ص) تا بغداد و سامرا، مشعل امید و روشنایی و بیداری و قیام و آزادی در دست دارد. او امام هادی(ع) است ک ردای پیامبر بر دوش و فریاد علی و فاطمه(س) در گلو و دانش قرآن در سینه و عشق و آزادی مسلمانان در سر، چه کسی جز او می تواند در برابر اقتدار کفر و بیداد و جاذبه های فسق و فجور از فریاد قرآن و آزادی انسان حمایت کند.

رسالت برزگ

رسالت بزرگ پاسداری از همه ارزش ها در برابر هجوم بی مرز بر دوش فرزند رشید امام جواد(ع) و نوه خورشید خراسان، ابن الرضا(ع)، حضرت امام هادی(ع) است.

پاسداری از کتاب هدایت و نور،

پاسداری از فطرت سلیم و پاک انسانی،

پاسداری از نیروی عقل و خردورزی،

پاسداری از میراث گرانبهای حدیث نبوی(ص)

پاسداری از رهنمودها و دستاوردهای اوصیای پیشین رسول خدا(ص) و انتقال کامل این معارف به جامعه برنامه زندگی امام هادی(ع) است.

امام نقش رساندن پیام قرآن به گوش عصرها و نسل ها را بر عهده دارد، ولی در میان هلهله مستانه و طبل و کرنای ارتش خونریز متوکل و موسیقی مدام خنیانگران و رقاصگان و چشن و پایکوبی و بازی ها، مسابقات و جشن های هزار و یک شب عباسیان، چگونه قرآن تلاوت کند و در کجا تفسیر قرآن بگوید و چگونه جامعه را به شناخت و احیای سنت های نبوی فراخواند.

امام از هشت سالگی رسالت بزرگ رهبری امت را بر دوش گرفته است، ولی از همان آغاز به بهانه تربیت و آموزش در خانه ای در صریا اطراف مدینه تا حدود 13 سالگی تحت نظر قرار می گیرد و سپس در تبعید گاه سامرا 20 سال رایت نورانی امامت را برافراشته نگه می دارد.

ده سال با معتصم برادر مأمون.

ه سال در عصر واثق پسر معتصم.

و حدود 16 سال با متوکل ـ دژخیم ترین غدّه بدخیم در روزگار امام.

6 ماه با منتصر پسر متوکل

4 سال با مستعین پسر عموی منتصر

و 3 سال با معتز پسر متوکل معاصر است.

ویژه نامه امام هادی(ع) که حرفی از هزاران و قطره ای از اقیانوس ارزش ها، اندیشه ها، و اخلاق و رفتار آن بزرگوار است به همین امید فراهم آمد که ما را بیشتر با سیمای آسمانی او آشنا کند و در هجوم تاتاروار مغول های غربی و مزدوران انگلیس و آمریکا به مرقد پاک پیشوایان سامرا، دفاعی فرهنگی از آفتاب سامرا باشد.

صلوات بر امام هادی(ع)

«بارالها! بر علی بن محمد (امام هادی) درود فرست.

او که جانشین اوصیای پیامبر(ص) و پیشوای پارسایان است.

و جایگزین رهبران دین و حجت بر تمام آفریدگان.

بارالها! همانگونه که او را نوری قرار دادی تا مؤمنان از او فروغ بگیرند. او به پاداش بزرگ تو بشارت داد و از کیفر تو مردم را بر حذر داشت و ایات تو را یادآور گردید، حلال تو را حلال دانست و حرام تو را حرام شمرد. آئین تو و واجبات تو را روشن کرد و مردم را به عبادت تو برانگیخت. و به طاعت تو فرمان داد و از معصیت تو بازداشت.

خدایا! بر او درود فرست برترین درودی که بر هر کدام از اولیای خودت و ذرّیه پیامبرانت می فرستی ای معبود جهانیان».

در این صلوات که از امام حسن عسکری(ع) درباره هر کدام از چهارده معصوم نقل شده درباره امام هادی(ع) چنین آمده است:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَصِیِّ الْأَوْصِیآءِ، وَاِمامِ الْأَتْقِیآءِ،وَخَلَفِ اَئِمَّةِ الدّینِ، وَالْحُجَّةِ عَلَی الْخَلائِقِ اَجْمَعینَ، اَللّهُمَّ کَماجَعَلْتَهُ نوُراً یَسْتَضیی ُ بِهِ الْمُؤْمِنوُنَ فَبَشَّرَ بِالْجَزیلِ مِنْ ثَوابِکَ، وَاَنْذَرَ بِالْأَلیمِ مِنْ عِقابِکَ، وَحَذَّرَ بَاْسَکَ، وَذَکَّرَ بِآیاتِکَ، وَاَحَلَّ حَلالَکَ، وَحَرَّمَ حَرامَکَ، وَبَیَّنَ شَرایِعَکَ وَفَرایِضَکَ، وَحَضَّ عَلی عِبادَتِکَ، وَاَمَرَ بِطاعَتِکَ، وَنَهی عَنْ مَعْصِیَتِکَ، فَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ، وَذُرِّیَّةِ اَنْبِیآئِکَ، یا اِلهَ الْعالَمینَ.

پی نوشت ها

[1] . سیره پیشوایان، ص593.

[2] . همان، ص594.

[3] . تتمة المنتهی، ص323.



صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

وبلاگ حدیث و شرح حال برخی از معصومین
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حدیث و آدرس salarsr.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 39
بازدید هفته : 95
بازدید ماه : 95
بازدید کل : 7271
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1



تعبیر خواب آنلاین